یک خیابان به وسعت غدیر | خیابان فدائیان اسلام مشهد در عید ولایت خاطره ساز شد + فیلم اطعام ۱۱ هزار نفر در بزرگ‌ترین سفره اطعام کشور در مشهد + فیلم فضا آرایی معابر منتهی به حرم مطهر و برگزاری جشنواره عید تا عید در منطقه ثامن مشهد کیفیت هوای مشهد امروز چگونه است؟ (۵ تیر ۱۴۰۳) + عکس سرویس‌دهی رایگان دوچرخه‌های اشتراکی بایدو در مشهد به مناسبت عید غدیر تشکیل دبیرخانه دائمی نشست شهرداران کشور‌های عضو بریکس در مشهد مقدس  اطعام ۱۱ هزار نفر در روز عید سعید غدیر خُم در بوستان ملت مشهد اعمال‌قانون ۲۳۳۴ خودروی حادثه‌ساز در مشهد | ۴۹ نفر در تصادفات مصدوم شدند (۴ تیر ۱۴۰۳) ترافیک سنگین در بولوار وکیل آباد، میدان استقلال و پیرامون حرم امام‌رضا (ع) (۴ تیر ۱۴۰۳) افتتاح برج پرچم در مشهد به‌مناسبت عید غدیرخم سرویس‌دهی مترو و اتوبوسرانی مشهد روز عیدغدیر (سه‌شنبه، ۵ تیر ۱۴۰۳) رایگان است نگاهی به تاریخچه برگزاری عید ولایت و موقوفه‌های مربوط به آن در مشهد| چراغ روشن وقف در جشن غدیر شهردار مشهد: تخریب دیوار‌های خطرساز شهر برای حفظ جان مردم امسال هر روز یک اتوبوس به اتوبوسرانی شهرداری مشهد اضافه می‌شود اعلام محدودیت‌های ترافیکی عید سعیدغدیرخم در مشهد دلجویی شهردار مشهدمقدس از نیروی حفاظت فیزیکی بوستان خورشید بارش شدید باران خسارتی نداشته است | احتمال سیلابی شدن مسیل‌ها تا پایان امشب (۳ تیر ۱۴۰۳) بوستان‌های چهل‌بازه، وکیل‌آباد، کوه‌پارک و کوهشار مشهد تعطیل شدند (۳ تیر ۱۴۰۳) نخستین جلسه شورای بسیج اداری استان خراسان رضوی در مشهد برگزار شد+ فیلم  کشف ۳۱۲۰ کیلوگرم آرد نانوایی در یکی از هتل‌های مشهد اعلام برنامه‌های شهرداری مشهد به‌مناسبت دهه امامت و ولایت | نورافشانی ۵۰ نقطه مشهد در شب عید غدیرخم
سرخط خبرها

امان از آن قیچی کج

  • کد خبر: ۱۱۸۵۰۷
  • ۰۳ مرداد ۱۴۰۱ - ۱۲:۴۵
امان از آن قیچی کج
سلمان نظافت یزدی - شاعر و روزنامه نگار

حاشیه میدان طبرسی سر نبش کوچه سیابون امروز آدرس یک ساختمان بلند و بالاست، اما روزگاری آدرس آدم‌های زیادی در نانوایی سنگک، پلاستیک فروشی اصغرِ مُلاباجی، اسباب بازی فروشی آقای نخودی و سیرابی فروشی آقارضا بود. آقا رضا زودتر از همه این آدم‌ها مُرد. او قبل از اینکه آدرسش محو شود، مُرد.

آقارضای سیرابی با آن قیچی کجش که بیشتر کاسب‌های آن راسته را در عصر‌های تابستان میان شلوغی بی اندازه کوچه سیابان (سیاه آب یا سیابون) سیر کرده بود، برای زائران زیادی با دست‌های پر از عروسک و نبات و شکلات راه راه مشهدی، سیرابی داغ برش زده بود و رویش آبلیمو ریخته بود تا برای ادامه روزشان جان بگیرند، قبل از اینکه نوسازی شروع شود، مرد.

آقارضا سیرابی صبح می‌رفته دنبال سیرابی تازه یا از کشتارگاه برمی گشته که یک ماشین می‌کوبد به او و هندای هفتاد قرمز رنگش، به او و خورجین‌های پر از سیرابی اش و بعد همان سر تیر جان می‌دهد.

شاید آن قیچی کج و تیز هم همراهش بوده آن لحظه، همان قیچی کج و تیز که گاهی صدایش را در سرم می‌شنوم. آن قیچی شاید بیست سال پیش گم شد، اما پس چرا در سر من زنده است؟

آن قیچی بعد‌ها برای من شد نماد نوسازی، افتاد به جان کوچه‎های اطراف حرم، به جان خانه‌های اطراف حرم، افتاد به جان قبر میر، افتاد به جان سیابون، افتاد به جان نانوایی عراقی ها. زائر‌ها و کاسب‌ها داشتند در آن کوچه خرید می‌کردند، چانه می‌زدند و آن کنار صدای «آقاجون قربونتم، آخه من مهمونتم...» از ضبط قدیمی نوارفروشی پخش می‌شد را بُرید و گم کرد.

آن قیچی آدم‌ها را تبعید کرد به آلبوم‌های عکسشان، کوچه‌های قدیمی را تبدیل کرد به خاطراتی دور، آب انبارها، حمام‌ها و هرچیزی که‌ می‌شد با آن به برشی از مشهد قدیم رسید را بُرید.

تابستان‌های زیادی را در آن کوچه جلو مغازه پلاستیک فروشی اصغرِ مُلاباجی چرخیدم، وقتی آن قیچی به راه افتاد من نوجوان بودم و‌ نمی‌دانستم، کوچه‌ها و آدم‌ها اگر بمیرند و قیچی شوند، از بین نخواهند رفت، می‌روند گوشه‌ای در سرت پنهان می‌شوند و بعد به یادت می‌آورند که حاشیه میدان طبرسی سر نبش کوچه سیابون آدرس جایی است که بخشی از خاطرات چند تابستانت در آن دفن شده است و بعد با آدم‌هایی روبه رو می‌شوی که هرکدام یک تکه از خاطراتشان را قیچی نوسازی بریده است.

امان از آن قیچی کج

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
نظرسنجی
شما به کدام نامزد انتخابات ریاست جمهوری رای می دهید؟
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->